22 پیشنهاد آسان برای ایجاد "حس ارزشمندی" در فرزند شما
درباره موسیقی با فرزندتان صحبت کنید. ترانه مورد علاقه خودتان را به او معرفی کنید، با هم گوش کنید و درباره آن به او توضیح دهید: مثل حرف زدن درباره خواننده اش، خاطراتی که برای شما تداعی می کند و ... . همچنین از فرزندتان بپرسید ترانه مورد علاقه ات چیست و با هم به آن گوش دهید.
سواد زندگی؛ تربیت فرزندان؛ جعفر محمدی - پدر و مادرها اولین منبع برای ایجاد حس ارزشمندی در فرزندان شان هستند. اما چگونه این حس را در آنها ایجاد و تقویت کنیم؟
در اینجا 22 پیشنهاد عملی رابرای تحقق این هدف بسیار بسیار مهم مطرح می کنیم. بدیهی است که این راه ها صرفاً مثال هایی برای تقریب ذهن هستند و با روش های متعددی می توان این حس را در فرزندان به وجود آورد، با همین ها شروع و فهرست را در زندگی تان طولانی تر کنید:
1 - درباره موسیقی با فرزندتان صحبت کنید. ترانه مورد علاقه خودتان را به او معرفی کنید، با هم گوش کنید و درباره آن به او توضیح دهید: مثل حرف زدن درباره خواننده اش، خاطراتی که برای شما تداعی می کند و ... . همچنین از فرزندتان بپرسید ترانه مورد علاقه ات چیست و با هم به آن گوش دهید.
2 - اگر فرزندتان در مدرسه برنامه ای اجرا می کند، مثل تئاتر، مجری گری و ... حتماً به تماشایش بروید و با تکان دادن تایید آمیز سر او را همراهی کنید. تایید شما با زبان بدن، به او اعتماد به نفس عجیبی می دهد که در هیچ چیز دیگری در آن لحظه برابری نمی کند.
3 - هر از گاهی سراغ آلبوم عکس های قدیمی بروید و با هم نگاه شان کنید و درباره آدم ها، مکان ها و ماجراهای داخل عکس ها و ... با هم حرف بزنید.
4 - گاهی اوقات از او بپرسید دوست داری الان به کدام یک از بستگان زنگ بزنیم و احوالپرسی کنیم.
10 - گاهی اوقات با او مشورت کنید. هر چه سن فرزندتان بالاتر می رود، میزان مشورت ها را بیشتر کنید و تا جایی که مقدور است به همه یا بخش هایی از مشورت هایی که می دهد ترتیب اثر دهید.
11 - بعضی اوقات موضوع مهمی - به فراخور سن و حال فرزندتان - مطرح کنید و با او درباره اش بحث کنید. جدی هم بحث کنید و هم موافقت و هم مخالفت تان را اعلام کنید. مثلاً درباره رفتار آدم ها با محیط زیست، نظام آموزشی، اعتیاد و حتی سیاست.
12 - هر از گاهی با او بازی کنید: از بازی های بدنی مانند کشتی و پنالتی زدن در خانه گرفته تا بازی های فکری و رایانه ای. همیشه هم بازنده نباشید و به مقتضای سن کودک، گاه ببرید و گاه ببازید تا بداند که زندگی برد و باخت دارد و انسان ها نمی توانند همیشه برنده باشند. از کری خوانی و کل کل کردن هم استقبال کنید.
13 - اگر فرزندتان موبایل دارد، هر از چندی از محل کارتان پیامی محبت آمیز برایش بفرستید یا پست های جالب شبکه های اجتماعی را برایش ارسال کنید. یا وقتی از خانه بیرون می روید و او خواب است، یادداشتی برایش بگذارید که با خواندنش حالش خوب شود.
14 - گاهی بدون هیچ مناسبتی برایش گل یا کادو بخرید، ولو ارزان قیمت.
15 - بعضی اوقات سر به سرش بگذارید.
16 - کتابی را انتخاب کنید و با هم بخوانید و درباره اش هر شب یا هر هفته بحث کنید.
17 - گاهی اوقات به نرمی از فرزندتان انتقاد کنید. هر انتقادی باید همراه با گفتن چند مورد از خوبی های او باشد. انتقاد اگر به موقع و با لحن مناسب گفته شود این اطمینان را به فرزندتان می دهد که حواس پدر و مادرم به من هست. همچنین از کارهای خوبش تعریف کنید.
18 - عکس فرزندان تان را داخل کیف تان بگذارید یا روی مانیتور رایانه شخصی تان نمایش دهید و اجازه دهید آنها متوجه این موضوع بشوند.
19 - اتفاقات جالبی که در طول روز برای شما یا دیگران رخ داده یا درباره شان خوانده یا شنیده اید را با آب و تاب برای فرزندان تان تعریف کنید.
20 - به سوالات او جواب کامل و تشریحی دهید و موقع حرف زدن با او ارتباط چشمی برقرار کنید؛ این موضوع برای پسران مهم و برای دختران مهم تر است.
21 - اشعار مورد علاقه تان را برای هم بخوانید، چه از حفظ چه از روی کتاب یا رایانه.
22 - موفقیت هایش را جشن بگیرید. منظور از جشن الزاماً برگزاری مراسم مفصل و پرهزینه نیست بلکه می توانید یک پیتزا به افتخارش سفارش دهید یا یک کیک کوچک بخرید و خانوادگی دور هم شاد باشید؛ او از این که منبع این شادی است به خود خواهد بالید.
در اینجا 22 پیشنهاد عملی رابرای تحقق این هدف بسیار بسیار مهم مطرح می کنیم. بدیهی است که این راه ها صرفاً مثال هایی برای تقریب ذهن هستند و با روش های متعددی می توان این حس را در فرزندان به وجود آورد، با همین ها شروع و فهرست را در زندگی تان طولانی تر کنید:
1 - درباره موسیقی با فرزندتان صحبت کنید. ترانه مورد علاقه خودتان را به او معرفی کنید، با هم گوش کنید و درباره آن به او توضیح دهید: مثل حرف زدن درباره خواننده اش، خاطراتی که برای شما تداعی می کند و ... . همچنین از فرزندتان بپرسید ترانه مورد علاقه ات چیست و با هم به آن گوش دهید.
2 - اگر فرزندتان در مدرسه برنامه ای اجرا می کند، مثل تئاتر، مجری گری و ... حتماً به تماشایش بروید و با تکان دادن تایید آمیز سر او را همراهی کنید. تایید شما با زبان بدن، به او اعتماد به نفس عجیبی می دهد که در هیچ چیز دیگری در آن لحظه برابری نمی کند.
3 - هر از گاهی سراغ آلبوم عکس های قدیمی بروید و با هم نگاه شان کنید و درباره آدم ها، مکان ها و ماجراهای داخل عکس ها و ... با هم حرف بزنید.
4 - گاهی اوقات از او بپرسید دوست داری الان به کدام یک از بستگان زنگ بزنیم و احوالپرسی کنیم.
5 - توانایی های فرزندتان را بشناسید و هر از گاهی درباره اش حرف بزنید و تحسین اش کنید. مثلاً ممکن است او به خوبی فوتبال بازی کند، یا نقاشی اش خوب باشد یا علاقه مند به ادبیات یا ریاضی باشد؛ همین ها را پر رنگ کنید تا استعدادهایش شکوفا شوند.
6 - فیلم یا کارتون مورد علاقه او را در کنارش تماشا کنید. مخصوصاً کودکان از این کار لذت بیشتری می برند، گو این که خودشان فیلم یا کارتون را ساخته اند!
7 - گاهی اوقات که می دانید پول همراهش هست، خوردنی یا نوشیدنی کوچکی را مهمان او باشید؛ مثلاً بگویید عصر برویم یک آبمیوه بخوریم به حساب دخترم/پسرم.
8 - درباره فیلم یا سریال یا برنامه تلویزیونی که دیده اید با او حرف بزنید.
9 - هر از گاهی به موزه یا گالری هنری بروید تا حس اصالت و زیبایی در وی تقویت شود.
6 - فیلم یا کارتون مورد علاقه او را در کنارش تماشا کنید. مخصوصاً کودکان از این کار لذت بیشتری می برند، گو این که خودشان فیلم یا کارتون را ساخته اند!
7 - گاهی اوقات که می دانید پول همراهش هست، خوردنی یا نوشیدنی کوچکی را مهمان او باشید؛ مثلاً بگویید عصر برویم یک آبمیوه بخوریم به حساب دخترم/پسرم.
8 - درباره فیلم یا سریال یا برنامه تلویزیونی که دیده اید با او حرف بزنید.
9 - هر از گاهی به موزه یا گالری هنری بروید تا حس اصالت و زیبایی در وی تقویت شود.
10 - گاهی اوقات با او مشورت کنید. هر چه سن فرزندتان بالاتر می رود، میزان مشورت ها را بیشتر کنید و تا جایی که مقدور است به همه یا بخش هایی از مشورت هایی که می دهد ترتیب اثر دهید.
11 - بعضی اوقات موضوع مهمی - به فراخور سن و حال فرزندتان - مطرح کنید و با او درباره اش بحث کنید. جدی هم بحث کنید و هم موافقت و هم مخالفت تان را اعلام کنید. مثلاً درباره رفتار آدم ها با محیط زیست، نظام آموزشی، اعتیاد و حتی سیاست.
13 - اگر فرزندتان موبایل دارد، هر از چندی از محل کارتان پیامی محبت آمیز برایش بفرستید یا پست های جالب شبکه های اجتماعی را برایش ارسال کنید. یا وقتی از خانه بیرون می روید و او خواب است، یادداشتی برایش بگذارید که با خواندنش حالش خوب شود.
14 - گاهی بدون هیچ مناسبتی برایش گل یا کادو بخرید، ولو ارزان قیمت.
15 - بعضی اوقات سر به سرش بگذارید.
16 - کتابی را انتخاب کنید و با هم بخوانید و درباره اش هر شب یا هر هفته بحث کنید.
17 - گاهی اوقات به نرمی از فرزندتان انتقاد کنید. هر انتقادی باید همراه با گفتن چند مورد از خوبی های او باشد. انتقاد اگر به موقع و با لحن مناسب گفته شود این اطمینان را به فرزندتان می دهد که حواس پدر و مادرم به من هست. همچنین از کارهای خوبش تعریف کنید.
18 - عکس فرزندان تان را داخل کیف تان بگذارید یا روی مانیتور رایانه شخصی تان نمایش دهید و اجازه دهید آنها متوجه این موضوع بشوند.
19 - اتفاقات جالبی که در طول روز برای شما یا دیگران رخ داده یا درباره شان خوانده یا شنیده اید را با آب و تاب برای فرزندان تان تعریف کنید.
20 - به سوالات او جواب کامل و تشریحی دهید و موقع حرف زدن با او ارتباط چشمی برقرار کنید؛ این موضوع برای پسران مهم و برای دختران مهم تر است.
21 - اشعار مورد علاقه تان را برای هم بخوانید، چه از حفظ چه از روی کتاب یا رایانه.
22 - موفقیت هایش را جشن بگیرید. منظور از جشن الزاماً برگزاری مراسم مفصل و پرهزینه نیست بلکه می توانید یک پیتزا به افتخارش سفارش دهید یا یک کیک کوچک بخرید و خانوادگی دور هم شاد باشید؛ او از این که منبع این شادی است به خود خواهد بالید.
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۵۱
عالی بود و قابل تقدیر .
خیلی خوشحالم که عضو کانال شما شدم و پیامهای مفید و کاربردی شما رو مطالعه میکنم.فقط یه پیشنهاد داشتم گاهی مواقع که در ارتباط با فرزند مطالبی می گذارید اگه امکانش هست در مورد جنسیت فرزند و نحوه ارتباط با نوع جنس فرزند هم ذکر بشه بنظرم کمک خیلی بیشتری میکنه.بازم ممنونم از مطالب بسیار مفید و بجا
ممنونم واقعا خیلی جالب بود برای شخص بنده استفاده کردم خدا قوت
كوتاه وقابل و فهم و عالي و كاربردي
خیلی زیبا و کاربردی بود.
لطفا مطالبی هم در مورد نحوه برخورد با کودکان پرخاشکر هم دارید به استراک بزارید ممنونتون می شم.
ممنون، عالی بود