در برابر همسری که به شما پرخاشگری و بیاحترامی میکند، چه باید کرد؟ (+ راهکارهای کاربردی)
سواد زندگی؛ سواد عاطفی؛ سید محمد مهدی شهیدی- روابط زناشویی همیشه پیچیده است، اما خطوط قرمز خاصی وجود دارد که هرگز نباید از آنها عبور کرد. به عنوان مثال، اگر شریک زندگی شما به صورت کلامی به شما پرخاش می کند، مهم است که اقداماتی را انجام دهید تا این کار او تبدیل به یک عادت نشود.
آیا جزو آن
کسانی هستید که دائما از سوی همسرتان مورد پرخاشگری کلامی قرار می گیرید؟ آیا اغلب
از خود میپرسید که چرا شریک زندگیتان نسبت به شما پرخاشگر است؟ ایا ناراحتید که
چرا همسرتان هیچ احترامی برای شما قائل نیست و هرگز احساسات شما را در نظر نمی گیرد.
واقعیت این است که، مشکلات ارتباطی مثل مورد شما، یکی از عوامل اصلی احساس نارضایتی
در روابط عاشقانه است.
روابط انسانی پیچیده
است و مسئولیت اغلب یک طرفه نیست. به هر حال، یک زوج از دو نفر تشکیل شده است که
در پویایی مشترک شرکت می کنند. زندگی ای که بدون همکاری هر دو طرف حفظ نمی شود.
با این حال،
آزار روانی یا کلامی می تواند به اندازه ای به عزت نفس شما آسیب وارد کند که یا
قادر به تشخیص آنچه اتفاق می افتد نباشید، یا ندانید که چگونه برای رفع آن اقدام
کنید. بنابراین، اگر در این شرایط هستید، در این درس، دستورالعمل هایی برای کمک به
شما ارائه می کنیم.
آیا مشکل پرخاشگری
کلامی همسر است یا وجود مشکلی ارتباطی در رابطه شما؟
اولین جنبه ای
که باید در نظر داشت این است که تصور شما از صمیمی ترین روابطتان همیشه درست نیست.
در واقع، آسیبپذیری عاطفی شما زمانی که در سطح عمیقی با دیگری ارتباط برقرار میکنید،
میتواند باعث شود که خود را قربانی تصور کنید و به دیگری به عنوان مجرم برچسب بزنید.
با این حال، در واقع، مشکل ممکن است واقعاً یکی از ارتباطات باشد.
سانچز-آراگون و دیاز-لوینگ شش الگوی ارتباطی ممکن را در یک زوج توصیف کردند که به رضایت تجربه شده توسط هر دو شریک مربوط می شود.
برخی از این سبک
های ارتباطی (مانند منفی یا خشونت آمیز) به وضوح مضر هستند و شامل تحقیر، توهین و
بی احترامی می شوند. با این حال، دیگر سبک های ارتباطی، مانند سبک های محتاطانه یا
اجتنابی، با نوعی ارتباط سرد و ناگهانی مشخص می شوند که ممکن است به شریک زندگی آسیب
برساند، اما به خودی خود به معنای پرخاشگری نیست.
این امر به ویژه
زمانی مهم است که شیوه های ارتباطی و مقابله ای هر دو عضو زوج کاملاً متضاد باشد.
به عنوان مثال، اگر یکی از طرفین نیاز به صحبت و ابراز احساسات داشته باشد و دیگری
اجتناب کند و ترجیح دهد تنها باشد، این تفاوت در شیوه های ارتباطی باعث درگیری می
شود.
اغلب، در این
نوع موقعیتها، فشار از طرف شخص صریحتر میتواند طرف مقابل را وادار کند که خود
را کنار بکشد و فرار کند. به همین دلیل، ضروری است که سبک ارتباطی خود و شریک زندگی
خود را بشناسید تا بتوانید تعادل را پیدا کنید.
نشانههای همسر پرخاشگر کلامی
برای روشن شدن اینکه
آیا قربانی پرخاشگری کلامی هستید یا خیر، در اینجا برخی از نشانه های رفتاری معمولی
از ارتباط توهین آمیز آورده شده است:
1- شریک زندگی شما
بدون اینکه بخواهد شما را بفهمد، قضاوت تان می کند.
2- هر تلاشی برای
گفتگو با همسرتان، به فریاد زدن و مشاجره ختم می شود.
3- شما را مسخره می
کنند .
4- از صحبت کردن،
از طعنه و کنایه استفاده می کنند تا شما را در مقابل دیگران آزار دهند و به تمسخر
بگیرند.
5- نسبت به شما همدلی ندارند.
6- هدف شان تسلط بر شما و کم ارزش دانستن شماست.
7- همیشه به نظر یا
عقاید شما واکنش بدی نشان می دهند .
چرا برخی همسران پرخاشگر هستند؟
گاهی اوقات
پرخاشگری کلامی و بی احترامی مشهود است هر چند هرگز هیچ توجیهی برای شریک زندگی
شما وجود ندارد که بخواهد به شما توهین کند، سرتان فریاد بزند، تحقیرتان کند یا
شما را مسخره کند. با این وجود، فهمیدن اینکه این رفتارها از کجا آب میخورند، می
تواند مفید باشد. به عنوان مثال، پرخاشگری کلامی می تواند به دلیل یکی از شرایط زیر
باشد:
1- شریک زندگی شما
از موقعیت شخصی پیچیده یا استرس زایی عبور می کند؛ (مرگ عزیزان، ورشکستگی مالی ،
شکست تحصیلی و ... ) و در نتیجۀ ناتوانی در مدیریت احساسات خود، بحان یا اضطرابش
را به صورت واکنش نامناسب نسبت به شما بروز می دهد.
2- به عنوان یک
زوج، شما در ارتباطی منفی و خصمانه غوطه ور هستید که هر دوی شما در آن مشارکت دارید.
در واقع بی احترامی متقابل است و روند آن رو به افزایش است.
3- شریک زندگی شما دارای
الگوی شخصیتی خاصی است، که با پرخاشگری، تسلط یا عدم همدلی مشخص شده است و در طول
زمان آن شخصیت را حفظ می کند. این می تواند به دلیل آسیب های گذشته باشد و نیاز به
کار روانشناختی شخصی دارد.
چه کار باید کرد؟
انگیزه های اساسی
هرچه که باشد، پرخاشگری کلامی و بی احترامی را نباید در یک رابطه تحمل کرد. بنابراین،
اگر در این موقعیت قرار گرفتید، برخی از اقدامات زیر را امتحان کنید:
1- آنچه را رخ می دهد، بپذیرید و به وجود آن اقرار کنید
این اولین قدم اساسی است. شما باید از توجیه
یا دست کم گرفتن و به شوخی برگزار کردن، رفتارهای همسرتان دست بردارید. مواجهه با این
واقعیت و پذیرش آن دردناک است، اما عواقب
عاطفی ادامه دادن به آن بیشتر خواهد بود.
2- دلایلی را که ممکن است باعث پرخاشگری همسرتان نسبت به شما شود، شناسایی کنید
آیا او شرایط
سختی را پشت سر می گذارد؟ آیا کنترل استرس یا اضطراب برایش سخت است؟ آیا این ویژگی
شخصیتی اوست؟ در واقع، همیشه مهم است که بدانیم پشت این نوع رفتار چیست و از کجا
آب می خورند. سپس، مناسب ترین اقدامات را برای حل تعارض خواهید دانست.
3- خود را قاطعانه بیان کنید
اجازه دهید شریکتان بداند که چه نوع نگرش ها و رفتارهای او به شما آسیب
می زند و چه انتظاراتی از رابطه دارید.
4- مرزها را تعیین کنید
همه ما گاهی اوقات، روز بدی را پشت سر می گذاریم یا در زمان های خاصی احساس
استرس و عصبانیت بیشتری می کنیم. با این حال، خطوط قرمز خاصی وجود دارد که تحت هیچ
شرایطی نباید از آنها عبور کرد .این مرزها را به روشنی و شفافی بین خود تعیین و رعایت کنید.
5- تصمیم بگیرید
وقتی مرزها را تعیین می کنید، باید بپذیرید که اینها با پیامدهایی همراه است.
بنابراین، اگر شریک زندگی شما همچنان به شما بی احترامی می کند، از این شرایط نامناسب
دور شوید و به رابطه پایان دهید .
شما باید انتخاب
کنید
پس از خواندن این
درس، اگر اکنون کاملاً مطمئن هستید که شریک زندگی تان به شما پرخاشگر و بی احترامی
می کند و از نظر عاطفی به شما آسیب می زند، پس باید تصمیم بگیرید. در واقع، شما در
نقطه عطفی هستید که باید انتخاب کنید، و باید خودتان را، انتخاب کنید.
پایان دادن به یک رابطه همیشه دردناک است. در واقع ترس از تنهایی و احساس شکست می تواند فلج کننده باشد. علاوه بر این، دست کشیدن از رویاها و انتظاراتی که با هم ساخته اید آسان نخواهد بود. با این حال، ماندن در یک رابطۀ مضر می تواند از نظر روانی و عاطفی برای شما مخرب باشد.
بنابراین، انتخاب کنید که خودتان را دوست داشته باشید، از خودتان
مراقبت کنید و به خودتان احترام بگذارید، و جایی نمانید که در ازای آن به شما پیشنهاد
مشابهی داده نشود.
تشویق به طلاق و پایان دادن به یک زندگی به همین راحتی با دو سه پاراگراف صحبت صد من یه غاز!
جدایی به همین سادگی متاسفم براتون با این راهکاراتون
نه اینکه به دنبال مقصر جلوه دادن همسر باشیم
«آقایان و خانم ها، توهین و تحقیر در هیچ شرایطی طبیعی نیست و انتظارات شما برای حفظ حرمتتان منطقی است، در صورت وجود مشکلات دیگر، طرف مقابل میتواند با حفظ حرمت طلاق بگیرد ولی حق توهین ندارد»
من توموقعیت هستم .باهمچین شریکی فقط دارم تحمل میکنم
نه راه حل جواب میده و....
فقط طرف بایددرست تربیت شده باشه
واینکه خوب بودن سخته
ادم پرخاسگرباصداو...کارهای دیگش شونه اززیربارمسولیت خالی میکنه
بهتر نیست بعضی اوقات به جای قضاوت کردن،فکر کنیم؟ مسائل رو حلاجی کنیم و با دید انتقادی(از نوع سازنده)به اونها نگاه کنیم؟
این فقط مثال بود. جنبه ی دستوری نداره..مثالی برای نشون دادن اینکه به راحتی یه جمله ی محترمانه . رو با بدترین بی احترامی ها و الفاظ بد و ... هم نمیتوان جبران نمود. و این وسط فقط کسی که فحش داده . مقصر میشود.
مشکل اینه که برخی افراد راه حل معجزه آسا میخوان که در زندگی وجود نداره . رابطه زناشویی یک ارتباط دوسویه است که مدام از همدیگر تاثیر میگیرن.
خیلی از اوقات پرخاشگری یک طرف نتیجه رفتار طرف مقابله. در واقع باید سهم خودمون رو در پرخاشگری شریک زندگیمون تشخیص بدیم و منصفانه خودمون رو قضاوت کنیم. شناخت و آگاهی یافتن به دلایل رفتارها و احساسات، کار دشوار و زمان بری است که البته حتما نتیجه میده؛ ولی نتیجه شناخت و آگاهی همواره ادامه زندگی ای که داشتیم نیست . شناخت باعث تغییر میشه و این تغییر همیشه مثبت و رو به جلو است. موفق باشید. با احترام و امید
ولي مطلبتون بسيااااااار ناقص بود
چرا تو مواردي كه باعث خشم ميشه ننوشتيد يكي از طرفين هرگز قبول نداره كه مقصره و هميشه خودش رو محق ميدونه و اصلا به عمد هميشه با طرفش كاري ميكنه كه بحث و جدل به اين سمت بره؟
خيلي مطلبتون كوتاه و ناقص بود با ١نتيجه ي كلي
و جالبه همسر من با همين بررسي سطحي و كلي و ناقص داره ميره به دنبال نتيجه اس ي كه شما گفتيد
اي كاش بدونيم هر خط و نوشته ي ما چه عواقبي ميتونه داشته باشه، تا شايد فكر كرده تر و تخصصي تر روش كار كنيم
کسی که پرخاشگر هست مطمینا این راه حلش نیست ریشه یابی میخواد باید دید از اول ابن طوری بوده یا بعد به وجود امده و در ضمن خودمان هم میتوانیم عامل این پرخاشگری باشیم با تعییر رفتار خودمان طرف مقابل کوتاه امده و درست بشود
الهی خدا به هرکس که عین منه یک نگاه کوچک کنه
فحاشی وتوهین به همسرهیچ توجیهی ندارد جزاینکه نشاندهنده اوج نفرت فرد از همسرش است که ازقلب ونیتش برمیخیزد وباعث نفرت وکدورت وناامیدی درقلب همسرمیشود پس چگونه میشه به این زندگی ادامه داد؟؟منهم بامردی که همه جوره از خودم کمتربود علی رغم مخالفت خانواده ام ازدواج کردم وباتمام مشکلاتش درکنارش بودم ولی بالاخره وقتی شروع به توهین بی احترامی وتحقیرم کرد براثرفشار روحی و روانی که تحمل کردم وازخودم می پرسیدم چرا چرا و چرا؟؟وبالاخره بعد۸سال مشکل قلبی پیداکردم شرایطی بوجود آمد گویاتازه شناختمش ومتوجه ذات و نیتش شدم دیگه نتونستم تحملش کنم و . . .
اولا
دو نفر که وارد زندگی مشترک میشوند با عشق و احترام و علاقه و آینده سازی و ... وارد زندگی میشند. و هر دونفر واسشون خیلی مهمه که از طرف همسرشون کوچک نشند. بی احترامی نبینند. و حرمت بینشون نشکنه.
ولیکن
ولی معمولا در دعواها کسی که بد دهنی میکنه و عصبانیتش رو با استفاده از الفاظ زشت خالی میکنه . تنها یک دلیل داشته است. و اونم خورد شدن و بی احترام شدن توسط همسرش میباشد.
به این شکل که بعضی مواقع یک زن . با گفتن یک کلمه . یا یک جمله ی کاملا محترمانه (ولیکن در معنی خیر ) مرد را جلوی خودش و جایگاهش خورد میکند. و یک مرد با وجود استفاده از بدترین الفاظ و بی احترامی ها . بازهم نمیتوانید اون بی احترامی بی که از سمت همسرش متحمل شده . رو تلافی کنه. و در واقع خانم ها فکر میکنند . همسرانشون بد دهن هستند. ولیکن اونقدر با خودشون صداقت ندارند که قبول کنند که دلیل عصبانیت همسرشان خودشان هستند و. این تنها حقیقت ممکن برای یک زوج میباشد که . یک مرد در اوج عصبانیت . و با وجود استفاده از بدترین حرفها و بی احترامی ها . به همسرش. در اصل به همسرش بی احترامی نمیکند. بلکه بی احترامیش به خودشه. و حتی از اینکه ناچارا مجبور هست که جواب جمله ی آزاردهنده ی همسرش رو با این شکل دهد. همیشه ناراحت و پشیمان است. ولیکن آبی که ریخته شده. جمع نمیشود. و هیچ وقت زن و شوهرها نمیخوان قبول کنند که تاثیر یک جمله ی مودبانه . در عین حال با نیت بی احترامی کردن. هزار مرتبه از فحش و بدوبیرایی که طرف مقابل در جواب جمله میدهد . دردناک تر هستش.
فقط کافیه یه انتقاد کوچولو ازش بکنم چند ساعت دعوا و درگیری داریم از توهین به خودم شروع میشه تا توهین به مادر و خواهرم.
از من انتظار داره ارتباطم رو با مادر و حواهرم قطع کنم هر چی هم بهش توضیح میدم زیر بار نمیره که این کار درست نیست گاهی وقتا از شدت عصبانیت خشونت فیزیکی هم به کار میبره ولی چند بار که هلش میدم تا دور شه بیخیال میشه.
فقط به خاطر بچه هام و ناتوانی در پرداخت مهریه است که تحملش میکنم واقعا از دستش خسته شدم.
ولی چه کنم الان دیگه سی و یه سالمه با دوتا بچه خونوادشم وخونوادم همش میگن کوتاه بیا
منم ۴۰ ساله با هچین مردی زندگی کردم به خاطر بچه هام خدا شاهده همه جا پشت سرم حرف زد حرف خونه رو برد پخش کرد حیثیت برام نذاشته هیچ کاری هم برام نکرده هیچی یه ادم ضهیف النفس تو سری خور نفهم
تازه بعد این چند سال به این نتیجه رسیم که من که فعلا مجبور به تحملم ولی دیگه باهاش هم کلام نمیشم و اصلا نمی بینمش و تا حد زیادی راحت شدم
تا خدا گشازشی به زندگی خودم و بچه هام بده
مرگ بر اینستا گرام و لعنت بر اینستاگرام گردی بی هدف!
ای کاش ماهی یک هفته کلا نت قطع میشد!
7 تا 9 شب رو فقط به دور همی وگفت و شنود و خنده و جوک بگذرونیم همه چیز درست میشه!
امان از انتخاب نادرست و رشد ناهماهنگ زن و مرد و پیشرفت لجام گسیخته تکنولوژی! خلاصه مراقب باشیم عروسک چینی به خورد همسرانمون ندند! خ خ خ خ
شاید از بدشانس ترین زنان آنهایی هستند که
شوهران بددهن وفحاش وخود خواه وپر توقع گیرشون اومده...واقعا این زنان زندگی نمی کنند بلکه زندگی را تحمل می کنند.
مردان فحاش هیچ عرضه ای تو زندگی ندارند
اغلب با اعتماد به نفس پایین و ترسو و از یک تربیت ناسالم رنج می برند.
اینجور مردان باید زنان قلدر کنارشان باشد
تا دهنشون رو ببندند...همین