ویژگی های عاطفی کودکان تیزهوش کدامند؟
آیا کودک تیز هوش شما خیلی سریع یک مطلب آموزشی را فرا می گیرد و در محافل آموزشی بین همسالان اش می درخشد، اما در برخی شرایط ساده، به نسبت دوستانش، به شدت متکی به حمایت شماست؟ آیا با اینکه خیلی سریعتر از همسالان اش پیشرفت می کند، اغلب برای مدیریت احساسات و مقابله با موقعیت های اجتماعی خاص بدون حضور شما لنگ می ماند؟ برای یافتن پاسخی به برخی پرسش هایی از این دست با ما همراه باشید.
«اینفلوئنسرهای نوجوان» چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
درگذشته وقتی از کودکان می پرسیدیم وقتی بزرگ شدی می خواهی چه کاره شوی، بسیاری می گفتند: پزشک، معلم و ...؛ امروز وقتی از کودکان همین سوال را می پرسیم، بسیاری پاسخ می دهند: " اینفلوئنسر". اما چرا؟ اینفلوئنسرها زیبا، شیک و به روزند؛ به نظر خیلی ثروتمند می رسند و در مورد همه چیز اظهار فضل می کنند. این "ستارگان همه چیز تمام" منبع الهام کودکان شده اند: شهرت، درآمد، پرطرفدار بودن و تاثیر گذاشتن!! چی از این بهتر؟
ارزش واقعی چیزها را به کودکان نشان دهید نه قمیت آنها را ( + راهکارها و پیامدها)
چگونه می شود در روزگاری که "پول" ظاهراً تعیین کننده همه چیز است و ارتباط مستقیمی با سطح رفاه دارد، و باور عموم بر این است که پول شادی و خوشبختی می آورد، به فرزندمان بگوییم که ارزش واقعی چیزها در پولی که بابت شان پرداخت شده نیست، همیشه گران ترین چیزها شادی نمی آورند و سرچشمه خوشبختی و شادی در درون آدم هاست؟ کار دشواری است! نه؟
تقویت تفکر انتقادی، خلاقیت و مهارت ِ کودکان با چیستان (+ 40 معما)
وقتی از کودک خردسال می پرسیم چگونه می شود یک فیل را به حمام برد؟ اولین چیزی که به ذهنش می رسد یک فیل گُنده و یک حمام کوچک است! پرسش به نظر مضحک می رسد! اما وقتی به او بگوییم حالا کلمه "فیل" را برعکس کن؛ میشه " لیف"! لیف و صابون و حمام! کودک تعجب می کند، می خندد و به پرسش دوم از ابعاد دیگری هم فکر می کند تا پاسخی خلاقانه بدهد!
چگونه به کودکان در غلبه بر ترس شان کمک کنیم؟
ترس های دوران کودکی بسیار رایج و معمولند. همه ما دورانی را در کودکی به یاد می آوریم که از چیزی می ترسیدیم. شاید اکنون که به آنها فکر می کنیم، خنده مان بگیرد، اما اگر والدین در کودکی به این ترس ها بخندند و بی تفاوت از آن بگذرند، قطعاً پیامدهای بسیار بدی خواهد داشت.
چگونه باب گفت و گو با فرزند نوجوان را باز کنیم؟
اکثر نوجوانان در این سن و سال فکر می کنند که والدین شان آنها را درک نمی کنند و خودشان این توانایی را دارند که زندگی شان را مدیریت کنند. بنابراین این مرحله یکی از سخت ترین مراحل برای والدین به جهت برقراری ارتباط و گفت و گو با فرزندان شان است؛ اما چنانچه والدین مهارت های ایجاد ارتباط با آنها را بیاموزند، گام بزرگی در جهت آسایش خود و تربیت فرزندان شان برداشته اند.
چگونه مرعوب فرزندان پرتوقع مان نشویم؟ ( بخش دوم و پایانی)
فرزند خردسال و از او هم بیشتر ، فرزند نوجوان ما، همواره میخواهد، میخواهد و میخواهد. به خاطر داشته باشید که با تهدید، اصرار و پرخاش ِ آنها بیش از حد همدلی و همدردی نکنید. شما می توانید با فرزندتان همدردی کنید، بدون اینکه ناخودآگاه تسلیم تمام خواسته هایش شوید. شما باید محکمتر بمانید و اجازه ندهید رفتار احساسی و تهدیدآمیزشان شما را تسلیم کند.
با کودک و نوجوان پرتوقع و همیشه طلبکار چه کنیم؟ ( بخش اول)
آیا اینکه فرزند خردسال یا نوجوان شما خود را مستحق برآورده شدن همه خواسته هایش می داند، فقط یک مرحله از دوران رشدش به سمت بزرگسالی است و از آن عبور می کند، یا این خودخواهی اش را تا شما زنده هستید، با خود نگه می دارد؟ اصولا ًبا نوجوانی که فکر می کند جهان گرد او می چرخد، و والدینش فقط به این دلیل روی زمین اند تا به او خدمت کنند، چه کنیم؟
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟ (+ بازی های راهبردی)
وقتی پای کودک کوچک ما به دنیای مدیتیشن یا مراقبه باز می شود، بهتر می تواند با خودش و با محیط اش ارتباط بگیرد. احساساتش را می شناسد و مدیریت شان می کند. تمرکز بالایی دارد و حواسش را جمع می کند. بیایید همت کنیم و پیش از آنکه گوشی تلفن همراه مان را در اختیار کودک خردسال مان بگذاریم تا سرگرم شود، ذهن آگاهی، این حکمت و شیوه پرورش باستانی را به وی بیاموزیم، یا بهتر است بگوییم کمی برای کودک مان وقت بگذاریم و با او ذهن آگاهی بازی کنیم.
رهاورد عشق سمی مادرانه؛ فرزندانی که احساس مدیون بودن، گناهکاری و ناامنی می کنند
خیلی وقت ها شنیده ایم که مادری با خشم و ناله به نشانه اعتراض در حالی که به شدت احساس قربانی شدن می کند، به فرزندش می گوید: " چه طور دلت می آد بعد از این همه محبت و فداکاری ای که در حق ات کردم، این طور رفتار کنی؟ بعد از این همه زحمتی که برات کشیدم، این طوری مزد منو میدی؟ من تموم عمر و جوونیم رو به پات گذاشتم، تو این طوری جبران می کنی؟ " و در این میان، کوهی از احساس گناه و ناامنی بر سر کودک آوار می شود.