هفت تجربه خواندنی برای خواندن کتاب
اگر بنا باشد شب ها قبل خواب بخوانید کتاب را پیش از به تخت خواب رفتن روی تخت بگذارید، اینگونه وقتی خودتان را برای خواب آماده می کنید دیدن کتاب، احتمال باز کردنش را بیشتر می کند.
مطمئن باشید اگر کتاب در کتابخانه ی اتاق مجاور باشد حاضر نخواهید شد سراغش بروید، مخصوصا وقتی روی تخت هستید و وسوسه ی چک کردن گوشی را دارید.
سواد زندگی/ توسعه توانمندی های فردی؛ مبینا محمدی - کتاب خواندن از آن دست لذت هایی است که اگر طعمش را بچشی، دست کشیدن از آن غیر ممکن می شود؛ اما کتاب که می گویم هر کتابی منظورم نیست! رمانی که تجربه ی یک عشق واقعی را وارد قلبت می کند، داستانی که تولد و مرگ شخصیت هایش را حس می کنی و با آنها زندگی می کنی، کتاب فلسفی که با عقاید جدیدی رو به رویت می کند و تلنگری به چارچوب های فکری قدیمی ات است، کتاب روان شناسی که باعث می شود ترغیب به کند وکاو در خودت شوی، قصه ای که پر از انسان هایی است که هرگز ملاقاتشان نکرده ای اما خوب می شناسی شان و... .
در این مطلب می خواهم چند تجربه شخصی ام را در کتابخوابی با شما در میان بگذارم:
1. قبل از خریدن کتاب صفحات آن را ورق بزنید، از چند نفر پرس و جو کنید، وقت بگذارید و در اینترنت چند نقد یا خلاصه ای از آن را بخوانید، حتما بخش مقدمه یا فهرست کتاب را مطالعه کنید تا جایی که خیال تان راحت باشد پول و زمانی که بابت کتاب می دهید به آنچه بدست می آورید می ارزد!
2. لیستی از کتاب هایی که به نظرتان جالب هستندیا در کتابخانه ی تان در حال خاک خوردن است یا هر کتابی که می خواهید بخوانید را بنویسید.
سپس -نسبت به توان و زمان خودتان- تخمین بزنید مطالعه این کتاب چند روز زمان می برد. مثلا فکر می کنید فلان کتاب را بتوانید طی ۷ روز تمام کنید اما برای اینکه خودتان را محدود نکنید زمان ۱۱ روز را ثبت کنید و به آن متعهد باشید.
با خواندن هر کتاب تاریخ شروع-پایان را درج کنید و انتظارتان را با آنچه که انجام دادید مقایسه کنید. این طور ناخودآگاه سعی می کنید بیش از حد وقت کشی نکنید و اگر زود تر از موعود تمام کردید حس بهتری خواهید داشتید. این کار انگیزه ی عجیبی برای ادامه ی کتاب خواندن به شما میدهد چرا که تقریبا می دانید که بعد از این قرار است چه بخوانید و شوق شروع کتاب جدید وادار به تمام کردن کتاب فعلی تان می کند.
3. اگر بنا باشد شب ها قبل خواب بخوانید کتاب را پیش از به تخت خواب رفتن روی تخت بگذارید، اینگونه وقتی خودتان را برای خواب آماده می کنید دیدن کتاب، احتمال باز کردنش را بیشتر می کند.
مطمئن باشید اگر کتاب در کتابخانه ی اتاق مجاور باشد حاضر نخواهید شد سراغش بروید، مخصوصا وقتی روی تخت هستید و وسوسه ی چک کردن گوشی را دارید.
این را چند شب امتحان کنید و گوشی تان را در یک اتاق دیگر قرار بدهید و به جای آن کتاب را در دسترس بگذارید. به همین سادگی عادت قبل خواب تان تغییر خواهد کرد.
4. تا جایی که امکان دارد، کتابتان برای خودتان باشد، وقتی کتاب مال شماست احساس بهتری نسبت به آن دارید و دیدن مکرر آن در قفسه ی کتاب هایتان می تواند بالاخره ترغیب تان کند. البته بماند که بعضی ها همه نوع کتاب را در قفسه هایتان به رخ می کشند اما سرسختانه هنوز خط جلدش را هم تا نزدند!
5. شخصا لذت ورق زدن و لمس برگه های کاغذ را ترجیح می دهم، اگر شما هم از آن دست افراد هستید همه جا (حتی اگر مطمئن هستید وقت نخواهید کرد) در کیفتان کتاب را بگذارید؛ آنوقت اگر فرصتی (حتی زمان کوتاهی مثل منتظر آمدن تاکسی اینترنتی) پیش آمد ترجیح می دهید کتابی که با خود حمل می کنید را باز کنید تا در شبکه های اجتماعی پرت شوید. البته اگر از طرفداران کتاب های صوتی هستید که در ماشین بهترین فرصت است! راحت و آسان و کاربردی! اگر هم دانلود کتاب را ترجیح می دهید آن را در صفحه ی اول گوشی قرار بدهید که در دیدرس تان قرار داشته باشد.
6. از کسانی که مورد اعتمادتان هستند و یا بیشتر از همه قبولشان دارید، بخواهید که کتاب معرفی کنند. ما تحت تاثیر علاقه و احترامی که به بعضی افراد داریم ناخوداگاه خودمان را ملزم می دانیم که به پیشنهادشان گوش بدهیم.
7. مطمئن باشید که می دانید چه انگیزه ای از خواندن یک کتاب دارید. چرایی کارها خیلی مهم است.
در این مطلب می خواهم چند تجربه شخصی ام را در کتابخوابی با شما در میان بگذارم:
1. قبل از خریدن کتاب صفحات آن را ورق بزنید، از چند نفر پرس و جو کنید، وقت بگذارید و در اینترنت چند نقد یا خلاصه ای از آن را بخوانید، حتما بخش مقدمه یا فهرست کتاب را مطالعه کنید تا جایی که خیال تان راحت باشد پول و زمانی که بابت کتاب می دهید به آنچه بدست می آورید می ارزد!
2. لیستی از کتاب هایی که به نظرتان جالب هستندیا در کتابخانه ی تان در حال خاک خوردن است یا هر کتابی که می خواهید بخوانید را بنویسید.
سپس -نسبت به توان و زمان خودتان- تخمین بزنید مطالعه این کتاب چند روز زمان می برد. مثلا فکر می کنید فلان کتاب را بتوانید طی ۷ روز تمام کنید اما برای اینکه خودتان را محدود نکنید زمان ۱۱ روز را ثبت کنید و به آن متعهد باشید.
با خواندن هر کتاب تاریخ شروع-پایان را درج کنید و انتظارتان را با آنچه که انجام دادید مقایسه کنید. این طور ناخودآگاه سعی می کنید بیش از حد وقت کشی نکنید و اگر زود تر از موعود تمام کردید حس بهتری خواهید داشتید. این کار انگیزه ی عجیبی برای ادامه ی کتاب خواندن به شما میدهد چرا که تقریبا می دانید که بعد از این قرار است چه بخوانید و شوق شروع کتاب جدید وادار به تمام کردن کتاب فعلی تان می کند.
3. اگر بنا باشد شب ها قبل خواب بخوانید کتاب را پیش از به تخت خواب رفتن روی تخت بگذارید، اینگونه وقتی خودتان را برای خواب آماده می کنید دیدن کتاب، احتمال باز کردنش را بیشتر می کند.
مطمئن باشید اگر کتاب در کتابخانه ی اتاق مجاور باشد حاضر نخواهید شد سراغش بروید، مخصوصا وقتی روی تخت هستید و وسوسه ی چک کردن گوشی را دارید.
این را چند شب امتحان کنید و گوشی تان را در یک اتاق دیگر قرار بدهید و به جای آن کتاب را در دسترس بگذارید. به همین سادگی عادت قبل خواب تان تغییر خواهد کرد.
4. تا جایی که امکان دارد، کتابتان برای خودتان باشد، وقتی کتاب مال شماست احساس بهتری نسبت به آن دارید و دیدن مکرر آن در قفسه ی کتاب هایتان می تواند بالاخره ترغیب تان کند. البته بماند که بعضی ها همه نوع کتاب را در قفسه هایتان به رخ می کشند اما سرسختانه هنوز خط جلدش را هم تا نزدند!
5. شخصا لذت ورق زدن و لمس برگه های کاغذ را ترجیح می دهم، اگر شما هم از آن دست افراد هستید همه جا (حتی اگر مطمئن هستید وقت نخواهید کرد) در کیفتان کتاب را بگذارید؛ آنوقت اگر فرصتی (حتی زمان کوتاهی مثل منتظر آمدن تاکسی اینترنتی) پیش آمد ترجیح می دهید کتابی که با خود حمل می کنید را باز کنید تا در شبکه های اجتماعی پرت شوید. البته اگر از طرفداران کتاب های صوتی هستید که در ماشین بهترین فرصت است! راحت و آسان و کاربردی! اگر هم دانلود کتاب را ترجیح می دهید آن را در صفحه ی اول گوشی قرار بدهید که در دیدرس تان قرار داشته باشد.
6. از کسانی که مورد اعتمادتان هستند و یا بیشتر از همه قبولشان دارید، بخواهید که کتاب معرفی کنند. ما تحت تاثیر علاقه و احترامی که به بعضی افراد داریم ناخوداگاه خودمان را ملزم می دانیم که به پیشنهادشان گوش بدهیم.
7. مطمئن باشید که می دانید چه انگیزه ای از خواندن یک کتاب دارید. چرایی کارها خیلی مهم است.
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۳۰
کتاب خواندن باعث میشه آدم با فرهنگ بشه و رفتار و گفتارش با دیگران بهتر بشود
به نظرم برای اینکه کتاب خوان خوبی شویم و به کتاب خواندن عادت کنیم اول از کتاب هایی که دوست داریم بخوانیم و لذت ببریم شروع کنیم.
واقعا کاربردی و لازمه
در ایام قرنطینه موضوعی مسجل گردید و آن اینکه کتابخوانی قبل از وقت و هزینه به انگیزه نیاز دارد . در متن فوق هم بند آخر همان چرایی مطالعه است که به نیکی نویسنده به آن اشاره کرده است.
کتاب خواندن باعث میشه آدم با فرهنگ بشه و رفتار و گفتارش با دیگران بهتر بشود
به نظرم برای اینکه کتاب خوان خوبی شویم و به کتاب خواندن عادت کنیم اول از کتاب هایی که دوست داریم بخوانیم و لذت ببریم شروع کنیم.
متشکرم و سلامت باشید
ممنون از نویسنده فرهیخته خانم مبینا محمدی. معلومه که خود ایشون هم اهل کتاب و اندیشه و تفکر هستند.
با یک گوشی تلفن همراه و یک هدفون معمولی دیگر وقت تلف شده در رفت و آمد روزانه نخواهیم داشت.
نقل تجربه شخصی خود من شاید بی فایده نباشد:
از چهارده کتابی که در طول سال گذشته خوانده ام ؛ ده تایش کتاب گویا( صوتی) و دوتا هم فایل PDF بوده اند که در حین رانندگی یا زمان استفاده از اتوبوس یا تاکسی گوش داده یا خوانده ام وبه این ترتیب عملآ وقتی را که در ترافیک کلافه کننده تهران می توانست تلف شود به وقت مطالعه تبدیل کرده ام.
برای من بعضی از این 7 تجربه جدید بودند و بعضی هاشونم نه.
اونایی که جدید بودن رو یاد گرفتم و بقیه هم برام تاکید شد.
ممنون از سواد زندگی بابت به اشتراک گذاشتن دانش و تجربه.
مطلب عالي بود و مگر مي شود درمورد عادت كتابخواني نوشت و عالي نبود؟ ما در تلگرام دورهم جمع شده ايم و شبي ١٥ تا ٢٠ صفحه كتاب كه غالبا رمان است، مي خوانيم. اينطوري كاملا رايگان و حين گشت زني در شبكه هاي اجتماعي، دهها كتاب خوب را دورهم خواني كرده ايم.
منم میخوام به جمعتون اضافه بشم
کتاب نخونید، اینجا بدبخت خواهید شد.
تعجب نکنید!
کتاب عصاره ذهن و فکر انسانی فهمیده، باتجربه و نرمال در زمینه موضوع آن کتاب است. با خواندن کتاب عملا نحوه تصمیم گیری و مقابله شما با مشکلات و مسایل تحت تاثیر خط فکری نویسندگان قرار می گیرد.
خوب مگه این بده آدم از تجربه انسانی فرهیخته کمک بگیره؟
در جامعه ای که بسیاری از روابط از استاندارد های انسانی خارج شده و مشکلات عملا ناشی از موارد مذکور است، یک انسان اهل مطالعه نرمال عمل می کند و قطعا متضرر و بازنده خواهد بود.
متاسفانه در این جامعه، کتاب خواندن شما را از واقعیت محیط اطراف دور می کند و در عمل بیشتر به انزوا خواهید رفت.
من سالهاست یک کتاب خوان حرفه ای هستم و زمانی که به سابقه روابط خودم و جامعه نگاه می کنم متوجه می شوم انسانهایی که مطابق شرایط موجود و بدونه درگیر شدن با اصول اخلاقی و علمی و انسانی عمل کرده اند موفق تر بوده اند در حالی که چهارچوب ذهنی بنده بر اساس مطالعات من ساخته شده و جوابگوی زندگی در این جامعه آشفته نیست.
نظر شما چیه؟